شعر در مورد
ایدز ,شعری در مورد ایدز,شعر در مورد بیماری ایدز,شعری در مورد بیماری
ایدز,شعر درباره ایدز,شعر کودکانه در مورد ایدز,شعر در مورد راههای پیشگیری
از ایدز,شعر درباره بیماری ایدز,شعر درباره ی بیماری ایدز,شعری درباره ی
ایدز,شعر ایدز,شعر درباره ایدز,شعر درمورد ایدز,شعر برای ایدز,شعر دربارهی
ایدز,شعر برای بیماری ایدز,شعر درباره بیماری ایدز,شعر درمورد بیماری
ایدز,شعر پیشگیری از ایدز,شعر در مورد ایدز,شعری در مورد ایدز,شعر درباره ی
بیماری ایدز,شعری درباره ی ایدز,شعر کودکانه در مورد ایدز,شعری برای
ایدز,شعری درباره ایدز,شعر در مورد بیماری ایدز,شعری در مورد بیماری
ایدز,شعری درباره ی بیماری ایدز,شعر در مورد پیشگیری از ایدز,شعر در مورد
راههای پیشگیری از ایدز
در این مطلب سعی کرده ایم حدود 100 شعر از اشعار زیبا را در مورد ایدز برای شما تهیه نماییم.برای دیدن این اشعار به ادامه مطلب مراجعه نمایید
بر حذر باشید یاران ایدز آمد در وطن
آنچه در پی مرگ آرد با دو صد رنج و محن
گر چه چند سالی ز کشفش بیشتر نگذشته است
لیک باشد یادگار از روزگاران کهن
شعر در مورد ایدز
نه به پیران رحم دارد نی به خرد و نه کلان
نه دوایی در علاجش نه علیه اش واکسن
انتشارش کشته عالمگیر اکنون در جهان
هم به خشکی هم به دریایند اسیرش مرد و زن
شعری در مورد ایدز
عاملش ویروس باشد نام آن اچ آی وی
کز سه را عمده وارد می شود اندر بدن
انتقال خون و نزدیکی جنسی و سوم
از طریق جفت بین طفل و مام خویشتن
شعر در مورد بیماری ایدز
می نماید نارسا دستگاه ایمن ساز را
چونکه ویران می کند تی لنفوسیتهای بدن
تا که شد میدان تهی از حافظان ایمنی
هجمه ارند میکروبها رو بسوی همچو تن
شعری در مورد بیماری ایدز
هر که گردد مبتلا کی رست از این دام بلا
معجزی اید مگر از سوی حی ذوالمنن
پس چه باید کرد با این آفت بی عافیت
چاره ای جویید ای دانشوران انجمن
شعر درباره ایدز
دامن همت فرا بندید محکم بر کمر
دارویی جویید یاران یا بسازید واکسن
ما چه می دانیم شاید حکمت پروردگار
چیره گرداند شما را بر سر این اهرمن
شعر کودکانه در مورد ایدز
آنچه از این بنده بر آمد همین بود و دعا
تا خدا باشد نگهدار شما یاران و من
شعر در مورد راههای پیشگیری از ایدز
گرفته بی نوا ((حاجی رضا))ایدز
وایضاً آدم یک لاقبا ایدز
سلامت است در کشور اگرکه
شده چندین برابر پس چرا ایدز؟!
شعر درباره بیماری ایدز
چرا آن کارمند باوجاهت شده
آلوده و بیمار با ایدز؟
چرا استاد کار و کارگر را
دراورده زپا همچون و با ایدز
شعر درباره ی بیماری ایدز
به ظاهر نیست،زیر پوست شهر
حضورش مستدام است و رها ایدر!
چه بی رحم است و بیرحم است،
بُرده زنان و دختران را در کما ایدز
شعری درباره ی ایدز
چو طوفانی است ما را در نوردید شده
چون زلزله باشد،بلا
گرفتاری،طلاق و فقر و تزریق
همه دارند ایدز و ما ((فرا ایدز))!
شعر ایدز
همه پابند اخلاقیم
پس چرا کرده است ما را مبتلا ایدر؟!
شعر درباره ایدز
از عشقهای چندضلعی تا جدایی
از دزدی و قاچاق تا آدمربایی
از اعتیاد و ایدز تا قتل و جنایت
هر چیز دارد فیلمهای سینمایی
شعر درمورد ایدز
جان بیمار مرا نیست ز تو روی سوال
ای خوش آن خسته که از دوست جوابی دارد
شعر برای ایدز
چشم بیمار تو شد باعث بیماری ما
به مسیحا نرسد فکر پرستاری ما
شعر دربارهی ایدز
ینی به جایی رسیدم که تنها ملاکم برا ازدواج اینه که:
طرف فقد ایدز نداشته باشه :||
شعر برای بیماری ایدز
هشدار آب های جهان بوی نفت می دهند نفت بوی دلار دلار بوی خون خون بوی ایدز ایدز ، بوی حقارت آدم های یکبار مصرف !
بچه ها ، تو را به خدا مواظب باشید بنی آ دم اعضای خود می فروشد !
شعر درباره بیماری ایدز
کیف پول رفیقم و زدن….میگه عیب نداره من گذشتم الهی خرج ایدز و اورژانس و تصادفش بشه
به نظرم باید درباره ى مفهوم گذشت بیشتر باهاش صحبت کنم
شعر درمورد بیماری ایدز
به مامانم میگم میخوام یه خونه جدا بگیرم و مستقل بشم
میگه برو … برو مستقل شو … برو ایدز بگیر !!!
شعر پیشگیری از ایدز
من فلج به دنیا اومدم ولی به زندگی امید داشتم تا اینکه … ، سرطان گرفتم و شش ماه بعد فهمیدم ایدز دارم !
از وقتی تو ازمایش اخیرم فهمیدم دیابت دارم ، کاملا دپرس شدم . تا اینکه … ، کفش تن تاک خریدم !!!
دیگه از ایدزو سرطان خبری نیست
شعر در مورد ایدز
الان داشت اخبار میگفت34000 نفر تو امریکا خودشون نمیدونن ایدز دارن یارو خودش نمیدونه تو از کجا میدونی؟
هاااان ؟ نه سرت رو پایین ننداز جواب منو بده
شعری در مورد ایدز
من به خال لبت ای دوست گرفتار شدم
چشم بیمـار تـو را دیـدم و بیمار شدم
شعر درباره ی بیماری ایدز
گوشه چشمی از تو کافیست
تا هر رنجی به رحمت..
شعری درباره ی ایدز
ایدز جرم نیست
یک بیماری ست با ما مهربان باشید…
شعر کودکانه در مورد ایدز
نه بیماری بود بیماری عشق
شفای سینه هر دردمندست
شعری برای ایدز
هیچ بیماری نباشد خوش، ولی
چشم جادوی تو بیماری خوش است
شعری درباره ایدز
ای تماشای رخت داروی بیماری عشق
خبرت نیست که در کوی تو بیماری هست
شعر در مورد بیماری ایدز
صائب از بیماری آن چشم حال دل مپرس
چون بود احوال بیماری که شد بیماردار؟
شعری در مورد بیماری ایدز
تووآوازه خوبی و من و زاری دل
تو و بیماری چشم و من و بیماری دل
شعری درباره ی بیماری ایدز
بی دماغی باعث بیماری من گشته است
بیشتر سنگین شود بیماری از پرسیدنم
شعر در مورد پیشگیری از ایدز
چند بیماری کشد مسکین هلالی در غمت؟
ای طبیب دردمندان، سوی بیماری ببین
شعر در مورد راههای پیشگیری از ایدز
بیماری تو باعث نابودن ماست
ای باعث عمر مامبادت المی
شعر در مورد ایدز
تیغ تو مزوری عجب ساخت
بیماری آن مزوران را
شعری در مورد ایدز
بینم بلا، ز نرگس بیماری
دارم فغان، ز غنچه خاموشی
شعر در مورد بیماری ایدز
گر بخندی عاشق بیمار را
وقت بیماری شکرباری بود
شعری در مورد بیماری ایدز
جان از زاری دل، وز بیماری دل، آمد بر لب من
دارم تیره شبی، هر دم تاب و تبی، فریاد از شب من
شعر درباره ایدز
از آن بیماری من می شود هر روز سنگین تر
که گیرد گوش خود با هر که درد خویش می گویم
شعر کودکانه در مورد ایدز
دلم هر لحظه از داغی به داغ دیگر آویزد
چو بیماری که گرداند ز تاب درد بالین را
شعر در مورد راههای پیشگیری از ایدز
می حرام است در آن بزم که هشیاری هست
خواب تلخ است در آن خانه که بیماری هست
شعر درباره بیماری ایدز
هر که را بیماری چشم تو بر بستر فکند
هر پرستاری که آمد بر سرش بیمار شد!
شعری درباره ی ایدز
جنبش نبض است بر بیماری و صحت دلیل
هر چه مستورست در دل، از زبان پیدا شود
شعر درباره ی بیماری ایدز
چو نرگس کاسه در یوزه بر کف هر نظر بازی
ازین دارالشفا یک چشم بیماری طمع دارد
شعر ایدز
ندارد شربتی در کار، بیماری که من دارم
مرا بویی از ان سیب زنخدان تازه می دارد
شعر درباره ایدز
ندارم گر چه غمخواری درین وحشت سرا شادم
که در هر جا طبیبی نیست بیماری نمی باشد
شعر درمورد ایدز
ای که فکر چاره بیماری دل می کنی
نسبت خود را به چشم یار باطل می کنی
شعر برای ایدز
آن که رویش بود عالم را بهار ارغوان
شد ز بیماری چو شاخ زعفران زرد و نزار
شعر دربارهی ایدز
صد گونه رنج و محنت و بیماری و بلا
صد گونه قهر و غصه و جور و غم و ضرر
شعر برای بیماری ایدز
به بیماری کشید از حسرت کار دگر یاران
ولی آن کس که مرد از شوق دیدار تو من بودم
شعر درباره بیماری ایدز
توئی آب حیات و من خراب افتاده بیماری
که با لب تشنگی هست احتراز از آب ناچارم
شعر درمورد بیماری ایدز
علاج شوق عرفی کردی از وصل و برم غیرت
که دردش میکند داروی بیماری فزای تو
شعر پیشگیری از ایدز
به بیماری غم خسرو، برای زیستن هر دم
نوای خویش را از خون دل تعویذ جان سازد
شعر در مورد ایدز
محرم عاشق بود غمگین تر از عاشق بسی
تندرستش مشمر آن کو رنج بیماری کشد
شعری در مورد ایدز
چه جای محنت ایوب و اندوه دل یعقوب
بلا اینست و بیماری و تنهایی که من دارم
شعر درباره ی بیماری ایدز
بار دیگر هجر با ما دشمنی از سر گرفت
بس نبود این درد و رنج عشق هر باری که هست؟
شعری درباره ی ایدز
ماهرویا، در فراق روی چون خورشید تو
آهم از دل بر نمی آید، ز بیماری که هست
شعر کودکانه در مورد ایدز
دل ضعیفم از آن می کشد به طرف چمن
که جان ز مرگ به بیماری صبا ببرد
شعری برای ایدز
شکر چشم تو چه گویم که بدان بیماری
می کند درد مرا از رخ زیبای تو خوش
شعری درباره ایدز
روز و شب خوابم نمی آید به چشم غم پرست
بس که در بیماری هجر تو گریانم چو شمع
شعر در مورد بیماری ایدز
ز کفر زلف تو هر حلقه ای و آشوبی
ز سحر چشم تو هر گوشه ای و بیماری
شعری در مورد بیماری ایدز
ندارد محتشم زین بیش تاب درد دل گفتن
مگر زین بیشتر باید ز بیماری سبکباری
شعری درباره ی بیماری ایدز
حال بر تخت حضوری تو جهان داور و من
بی حضور از غم بیماری و بی سامانی
شعر در مورد پیشگیری از ایدز
نیست بر من روزه در بیماری دل زان مرا
روزه باطل می کند اشک دهان آلای من
شعر در مورد راههای پیشگیری از ایدز
همه بیماری او روز و شب از نرگس تست
ورنه پیوسته مر او را حذر از بیماریست
شعر در مورد ایدز
بدین مخمور دردی نوش از آن می شربتی در ده
دل محرور بیماری لعابی هم نمی ارزد
شعری در مورد ایدز
دل رنجور من از سینه هر دم میرود سوئی
ز بستر میگریزد طفل بیماری که من دارم
شعر در مورد بیماری ایدز
تو بیماری درین زندان و بیماریت را لا شک
روا باشد طبیبی جوی تا روزی دوا یابی
شعری در مورد بیماری ایدز
در مذهب عشاق به بیماری مرگست
هر جان که به هر روز از این رنج بتر نیست
شعر درباره ایدز
از لب لعلش چه کم شد گر لبش لطفی نمود
ور ز عیسی عافیت یابید بیماری چه شد
شعر کودکانه در مورد ایدز
هر آن بیمار مسکین را که از حد رفت بیماری
نماند مر ورا ناله نباشد مر ورا زاری
شعر در مورد راههای پیشگیری از ایدز
مگر دانید با دلبر به حق صحبت و یاری
هر آنچ دوش می گفتم ز بی خویشی و بیماری
شعر درباره بیماری ایدز
طبیبا، هر کرا بیماری هجران فگند از پا
اجل پیش از تو بر بالین آن بیمار پیدا شد
شعر در مورد ایدز