شعر در مورد سیگار

شعر در مورد سیگار,شعر در مورد سیگار کشیدن,شعر در مورد سیگار و مشروب,شعر در مورد سیگاری,شعر در مورد سیگار و تنهایی,شعر در مورد سیگار بهمن,شعر در مورد سیگار نکشیدن,شعری در مورد سیگار,شعر در مورد سیگار,شعر طنز در مورد سیگار,شعر درباره سیگار کشیدن,شعر درباره سیگار و مشروب,شعری در مورد سیگار,شعر کوتاه در مورد سیگار,شعرهای در مورد سیگار,شعر در مورد مضرات سیگار,شعر طنز درباره سیگار,شعر سیگار,شعر سیگار پشت سیگار,شعر سیگار شاملو,شعر سیگار فروغ فرخزاد,شعر سیگار و تنهایی,شعر سیگار و عاشقی,شعر سیگار بهمن,شعر سیگار رضا زمانیان,شعر سیگاری,شعر سیگارم,شعر سیگار پشت سیگار از کیست,متن شعر سیگار پشت سیگار یزدانی,اهنگ سیگار پشت سیگار,متن شعر سیگار پشت سیگار,تفسیر شعر سیگار پشت سیگار,شاعر شعر سیگار پشت سیگار,دانلود شعر سیگار پشت سیگار,معنی شعر سیگار پشت سیگار,دانلود اهنگ سیگار پشت سیگار,شعر سیگار احمد شاملو,شعر بوی سیگار شاملو,شعر سیگار از شاملو,شعر در مورد سیگار و تنهایی,شعر سیگار تنهایی,شعر درمورد سیگار بهمن,شعر سیگاری ها,شعر سیگاری,شعر های سیگاری,شعر برای سیگاری,شعر زیر سیگاری,شعر عاشقانه سیگاری,شعر در مورد سیگاری,شعری سیگاری,شعر زن سیگاری,شعر سیگارمن,شعر من و سیگارم

در این مطلب سعی کرده ایم حدود 100 شعر از اشعار زیبا را در مورد سیگار برای شما تهیه نماییم.برای دیدن این اشعار به ادامه مطلب مراجعه نمایید

نا امید نیستم

دیر یا زود

عاشقانه هایم را باور خواهی کرد

روزی که برای اولین بار تو را ببوسم

و تو برای اولین بار کشف کنی

مردی که زندگی اش را

شعر و سیگار گرفته است

حتمن عاشق است

که بوسه هایش

عطر بهار نارنج می دهد.

شعر در مورد سیگار

سیگارهای زر به دردِ پدر بزرگ‌ها می‌خورند

تا بر نیمکتِ پارک‌ها دودشان کنند

هنگامِ فکر کردن به دختری

در روپوشِ خاکستریِ دبیرستانِ «شاهدخت»

که هرگز پیر نخواهد شد

شعر در مورد سیگار کشیدن

رنگِ چشمان مادرم را به یاد ندارم

و نمی‌دانم که پدر

پیپ می‌کشید، یا سیگار؟

من در تابستان به دنیا آمدم

یا پاییز؟

در سال هزار و سیصد و پنجاه و چهار،

یا پنجاه و چهار هزار و سیصد و یک؟

شعر در مورد سیگار و مشروب

از تاریکی می ترسم

مثل چشمهایت

لطفاً کمی بیشتر پلک بزن

از تاریکی می ترسم

از پیراهنش

وقتی سیگارها پدرم را ترک کردند

ما بر دوشش گرفتیم و خاک در آغوشش

شعر در مورد سیگاری

چه می دانم

شاید هم کافه ای را پیدا کرده ای

که قدر سیگار کشیدنت را می داند

به انضمام یک کافه چی

که هر بار با اشاره ات به دیوار می خورد

شعر در مورد سیگار و تنهایی

چرا به یاد نمی آورم؟! من آدمی را دوست می داشتم.

ستاره و ارغوان را دوست می داشتم.

شکوفه و سیگار و خیابان را دوست می داشتم.

گردهمائی گمان های کودکانه را دوست می داشتم.

نامه ها ، ترانه ها وغروب های هر پنجشنبه را دوست می داشتم.

آواز و انار و آهو را دوست می داشتم.

من نمی دانم، من همه چی را دوست می داشتم

شعر در مورد سیگار بهمن

وقتی یک جوری

یک جورِ خیلی سخت، خیلی ساده می‌فهمی

حالا آن سوی این دیوارهای بلند

یک جایی هست

که حال و احوالِ آسانِ مردم را می‌شود شنید،

یا می‌شود یک طوری از همین بادِ بی‌خبر حتی

عطرِ چای تازه و بوی روشنِ چراغ را فهمید،

تو دلت می‌خواهد یک نخِ سیگار

کمی حوصله، یا کتابی …

لااقل نوکِ مدادی شکسته بود

تا کاری، کلمه‌ای، مرورِ خاطره‌ای شاید

شعر در مورد سیگار نکشیدن

چرا تنها و تنها

تو را دوست دارم،

تو را می گزینم،

و می گذارم تو مرا

دور انگشت خود بپیچی

ترانه خوان

با سیگاری بر لب،

و من اعتراضی نمی کنم؟

شعری در مورد سیگار

سیگار من

در اضطراب تو می سوزد

وقتی جهان

میان آشفتگی گاه‌هایمان می نشیند

شعر در مورد سیگار

اگر روزی بمیرم

تمام کتاب هایی را که دوست دارم

با خودم خواهم برد

قبرم را از عکس کسانی که دوستشان دارم پر خواهم کرد

و خوشحال از اینکه اتاق کوچکی دارم

بی آنکه از آینده وحشتی داشته باشم

دراز می کشم

سیگاری روشن می کنم

و به خاطر همه دخترانی که دوست داشتم در آغوش بگیرم

گریه خواهم کرد

شعر طنز در مورد سیگار

مرد اگر بودم

نبودنت را غروب های زمستان

در قهوه خانه ی دوری

سیگار می کشیدم

شعر درباره سیگار کشیدن

صبح‌اَت بخیر شب‌زنده‌دارِ سیگار و دغدغه، 

لطفا اگر مشکلات جهان را 

به جای درستی از دانایی رسانده‌ای، 

برو بخواب

شعر درباره سیگار و مشروب

با تمام زنان سیگار می‌کشی

اما فقط یک زن

در جعبه‌ی سیگارت صدایت می‌کند

برای تمام زنان شعر می‌گویی

اما فقط یک زن

در شعرهایت راه می‌رَود

فقط یک زن

زنی که تو را هرگز نمی‌شناسد

شعری در مورد سیگار

اولین بار اولین یار

اولین دل دل دیدار

اولین تب اولین شب

سرفه های خشک سیگار

زنگ آخر زنگ غیبت

وقت خوب سینما بود

اولین نامه ی کوتاه

درشبی ساکت و سیاه

خطی از دلواپسی ها

از من و تو تاخود ماه

شعر کوتاه در مورد سیگار

عجیب به هم ریخته ام

اتاقم را که به خاطر می آوری؟!

پر از تکه های کاغذ

فیلترهای سیگار

و تختِ دو نفره ای

که همیشه

یک نفر روی آن می خوابد

تو همیشه نق می زدی

حالا اما

نیستی که بگویی

جمع کن خودت را

شعرهای در مورد سیگار

تمام اتاق بوی تو را گرفته است

زیر سیگاری را

خالی می کنم

می شورم

اما هنوز هم دهانش

بوی آخرین بوسه را می دهد

شعر در مورد مضرات سیگار

حالا مهم نیست که تشنه به رویای آب می‌میریم

از خانه که می‌آئی

یک دستمال سفید، پاکتی سیگار، گزینه شعر فروغ،

و تحملی طولانی بیاور

احتمالِ گریستنِ ما بسیار است

شعر طنز درباره سیگار

حرف که می زنی

من از هراس طوفان

زل می زنم به میز

به زیر سیگاری

به خودکاری

تا باد مرا نبرد به آسمان

شعر سیگار

چند اسکناس مچاله

چند نخ شکسته‌ی سیگار

آه، بلیط یک‌طرفه !

چیزی

غمگین‌تر از تو

در جیب‌های دنیا پیدا نکرده‌ام

شعر سیگار پشت سیگار

دنیا هر روز در کیف جیبی کوچکم جا می‌شود

چند اسکناس کهنه،

یک بلیط سوخته‌ی مترو

– که شاید این‌بار کار کند

و مرا به قرارمان برساند –

یک نخ سیگار له شده،

و این جای خالی عکس تو

که هر روز زیباتر می شوی…

شعر سیگار شاملو

به تو فکر می‌کنم

و هر روز

به تعداد تمام دندان‌هایم سیگار می‌کشم.

ما چون بارانی هستیم

که همدیگر را خیس می‌کنیم

شعر سیگار فروغ فرخزاد

وقتی سیگارت را

در قلب ماهی

که به پنجره تابیده است خاموش میکنی

یعنی دیوانه ای

نه یعنی تحقیر شده ای

و جهان

برای تو کوچک است

شعر سیگار و تنهایی

اگر تو نبودی عشق نبود

همین طور

اصراری برای زندگی

اگر تو نبودی

زمین یک زیر سیگاری گلی بود

شعر سیگار و عاشقی

دیگر

خوابت را هم زیر این سقف نمی بیند

و می داند

هیچ خیابانی به این خانه ختم نخواهد شد

حتی اگر تمام سیگارهایش را هرروز

با ناز الهه ای بکشد

که تمام زندگی اش در چمدان کوچکی جا شد 

شعر سیگار بهمن

باید مرد باشی

تا بفهمی

لحظه ای را

که شکستَنَت از صدای سوختن توتون

آهسته تر است!

مرد که باشی بُق نمیکنی

با یه نخ سیگار پرسه میزنی

شعر سیگار رضا زمانیان

تا دم صبح

لبهای تو را می بوسم

درست مثل کام ِ آخر ِ سیگار!

 کاش ماندنی بودی

مثل میگرن مزمن من

شعر سیگاری

گمان نکن تنهایی عذابم داد

به سرزمین دیگری رفتم

به سرزمینی که عاشق نداشت

از زمینش تنها شراب می جوشید

از درختانش سیگار

شعر سیگارم

از من دوری

خیلی دور

اما من تو را همین جا قاب گرفته ام

کنار شعرهایم

دست هایم

ارغوان هایم

کتاب هایم

و تنهایی ام که بی تو

هر روز وسیع تر میشود

شعر سیگار پشت سیگار از کیست

من به دنبال کس‍ی بودم که “دلسوزی” کند

همدمم این روزها سیگار باشد بهتر است

متن شعر سیگار پشت سیگار یزدانی

بخاطر تو به سیگار لب زدم گفتی

بدم می آید از این شاعران سیگاری

اهنگ سیگار پشت سیگار

وقتی که بیصبر و قرارم و خسته و منگم

وقتی که با سیگار کنت ام زیر بارانم

متن شعر سیگار پشت سیگار

گوشه ای دور از هیاهوهای شهر لعنتی

پُک بزن سیگار خود را،زجر هم کمتر بکش!

تفسیر شعر سیگار پشت سیگار

چه بلا هایِ عجیبی به سرم می آمد

فرض کن داخلِ زِندانی و سیگار نبود

شاعر شعر سیگار پشت سیگار

گوشه ای دور از هیاهوهای شهر لعنتی

پُک بزن سیگار خود را،زجر هم کمتر بکش!

دانلود شعر سیگار پشت سیگار

شبیه حلقه ی سیگار خسته ای امشب

دلم گرفته و آخر به دود خواهم رفت

معنی شعر سیگار پشت سیگار

چشم های خیسم امشب آبروداری کنید

مرد جای گریه اش سیگار می خواهد فقط

دانلود اهنگ سیگار پشت سیگار

حرف بسیار است  اما هیچکس همدرد نیست

جای خالی تورا سیگار می فهمد فقط

شعر سیگار احمد شاملو

بکش به دودی سیگار تا سلامتی ات

پریده باد برای تو تا ابد رنگم!

شعر بوی سیگار شاملو

بعدها اطراف جای شب نشینی های من

بوی یک سیگار زر می آید و من نیستم

شعر سیگار از شاملو

با شخص اول های غایب گفتگو کردن

خوابیدنِ بر تلِّ ته سیگار، یعنی شعر

شعر در مورد سیگار و تنهایی

پُک می زنی یاد مرا با طعم سیگار وُ جنون

میسوزی از آهی که خود گفتی که دامن گیر نیست

شعر سیگار تنهایی

یا شبیه مرد افیونی به خواب نشئگی

لای انگشتان او سیگار خوابش می برد

شعر درمورد سیگار بهمن

روبرویم ایستاده ای

سیگار میکشم

کاش می توانستم دست بکشم از سیگارها

از تو

از آتش عشقی که تو در من روشن کردی

  ولی باور میکنم

تو دروغت را بگو

من باورت کردم

شعر سیگاری ها

رفتنت را از یاد برده ام …

با هر کام از سیگارم …

از آمدنت یاد میکنم …

من خوش خیالم …

تو به خود نگیر …

شعر سیگاری

راست میگن

یه مرد گریه نمیکنه

اگه حالش بد شه سیگار میکشه

ولی

وای به روزی که یه مرد با گریه سیگار بکشه

شعر های سیگاری

تمام دوستانم مانند سیگار بودند،

درست زمانیکه فکر میکردم دارن آرومم میکنن

داشتن نابودم میکردن

شعر برای سیگاری

چند روزیست سیگار دلم را میزند

دیگر میلی ندارم به او

ولی بی انصافیست

آنطور که مرا ترک کردند

ترکش کنم

شعر زیر سیگاری

یادت عادت است همین روزها ترک میکنم

مثل سیگارم که ماه هاست

نخ آخریست که روشن میکنم

شعر عاشقانه سیگاری

همیشه دود سیگار به سمتی میره که نمی خوای،

دقیقا مثه مسیر زندگی ما

شعر در مورد سیگاری

آدم ها دست به دست هم می دهند

دو دسته می شوند آنهایی که نمی فهمندت

آنهایی که نمی پذیرندت

و بعد تو محکوم میشوى به نقص

گوشه گیرى

به سیگار و فنجان قهوه ى تلخ روى میز

شعری سیگاری

مثل سیگار نصفه افتادم

در جهانی که پمپ بنزین بود

شعر زن سیگاری

ساکت و خیره به عکست

بوی سوختنی می آید

به خودم می آیم

لعنتی

آخرین سیگار هم ته گرفت

درد مرد را یا مرد می فهمد

یا دود سیگار

شعر سیگارمن

این خاکستر که می بینی خاکستر سیگار نیست

خاطرات منند که هر شب با خودم دود می شوند

شعر من و سیگارم

میگن سیگار به آدم آرامش میده

کاش یکی پیدا میشد

بتونه قد یه نخ سیگار باشه

شعر در مورد سیگار

دیگری مرا میسوزاند

و منه احمق سیگار را

شعر در مورد سیگار کشیدن

در سینه ام زخم های عمیقی هست

انگار کسی مرا با زیر سیاری اشتباه گرفته

شعر در مورد سیگار و مشروب

خامـوش شـدی در مـن

درست مـثل سیگاری نیــمه

که پــرت کـرده بـاشـند مـیان  جوی آب

شعر در مورد سیگاری

وقتی مضرات سیگار رو توی یه مجله خوندم

انقدر ترسیدم ک قسم خوردم دیگه مجله نخونم

شعر در مورد سیگار و تنهایی

زندگی مثل سیگار می ماند

اگر خاموش شود می شود روشنش کرد

اما مزه ی اولش را نمی دهد

شعر در مورد سیگار بهمن

خیلی ها سیگار می کشند

تا بوی شیر دهنشون رو از بین ببرند

شعر در مورد سیگار نکشیدن

و مرگ مردن نیست و مرگ تنها نفس نکشیدن نیست

من مردگان بیشماری را دیده ام که راه میرفتند

حرف میزدند ، سیگار میکشیدند

شعری در مورد سیگار

سیاهی لبهایم

از سیگار و

قلیون نیست

لبهایم عزادار

حرف های نگفته

دلم است …!!!

شعر در مورد سیگار

کاش بودی

جای سیگار

نازت را میکشیدم ..!

شعر طنز در مورد سیگار

چه لذتی دارد دعوا کردن باتو !

اعصاب خوردیهایش به کنار !

به کشیدن یک نخ سیگار در بالکن می ارزد . . .

شعر درباره سیگار کشیدن

زندگی میگفت

از هر چیز مقداری باقی می ماند . . .

دانه های قهوه در شیشه

چند سیگار در پاکت

و کمی درد در آدمی . . .

شعر درباره سیگار و مشروب

سیگار م را بیرون میکشم . . .

نه برای اینکه کسی از دودش آزرده نشود !

برای اینکه نمیخواهم

کسی در غم و دود سیگارم شریک شود . . .

شعری در مورد سیگار

تو را ترک کرده ام !

خلاصه خیلی فرق کرده ام با روز آخرین دیدار !

دیگر حتی با احتیاط بیشتری دل می بندم !

اما الان حس خوبی دارم از نبودنت !

شبیه دست فروبردن در جیب گرم پالتوی پارسال

و پیدا کردن یک نخ سیگار . . .

شعر کوتاه در مورد سیگار

دود سیگار با یه روح بیمار

عکس دونفره ی ما روی دیوار

دو سه روزه بیکار

توی خونه بیدار

اشکایی که میچکه روی گیتار !

شعرهای در مورد سیگار

همه ترکم کردند به جز یک دوست قدیمی

همان دوست سفید و کمر باریک

او دود می شود و من آرام

شعر در مورد مضرات سیگار

تلخ ترین قصه دنیاست

صبح تا شب بخندی اما شب تا صبح تنهایی سیگار بکشی

شعر طنز درباره سیگار

درست است که آذر است

اما من بهمن می کشم و قلبم تیر

شعر در مورد سیگار