شعر در مورد ضعیف کشی
شعر در مورد ضعیف کشی
,شعر در مورد ضعیف کشی,شعر درباره ضعیف کشی,شعر ضعیف کشی,شعر برای ضعیف کشی,شعر درمورد ضعیف کشی,شعر حافظ درباره ضعیف کشی,شعر در وصف ضعیف کشی,شعر سعدی درباره ضعیف کشی
در این مطلب سعی کرده ایم حدود 100 شعر از اشعار زیبا را در مورد ضعیف کشی برای شما تهیه نماییم.برای دیدن این اشعار به ادامه مطلب مراجعه نمایید
برو قوی شو اگر راحت جهان طلبی
که در نظام طبیعت ضعیف پامال است
شعر در مورد ضعیف کشی
جزای هر سر خاری که خوردم دیدم
آنانکه زپهلوی چرب من خورند، چه خواهند دید
شعر درباره ضعیف کشی
چقدر دلم می خواهد
برای یکبار هم که شده
این پشه ی لعنتی
بیاید خودش
میان دستانم
و التماس کند مرا بکش..
آنوقت برایش ادای لوطی ها را در می آوردم
و می گفتم ضعیف کشی در مرامم نیست
و می گذاشتم هرچه می خواهد خونم را بمکد
شعر ضعیف کشی
ضعیف کشی، هنر ضعیفانی است
که در دام قدرت افتاده اند
شعر برای ضعیف کشی
بسکه فطرتها ضعیف افتاده است
تکیه بر دنیای فانی میکند
شعر درمورد ضعیف کشی
خود خصم خودیم ورنه گردون
با خلق ضعیف کین ندارد
شعر حافظ درباره ضعیف کشی
گر محرم جلوه ات نگشتیم
جرم نگه ضعیف ما بود
شعر در وصف ضعیف کشی
گویی بدن ضعیف سعدی
نقشیست گرفته از میانت
شعر سعدی درباره ضعیف کشی
کس دید چو من ضعیف هرگز
کز هستی خویش درگمانم؟
شعر در مورد ضعیف کشی
بر جان ضعیف آرزومند
زین بیش جفا و جور مپسند
شعر درباره ضعیف کشی
عنکبوت ضعیف نتواند
که رود چون درندگان به شکار
شعر ضعیف کشی
اندرین صورت ضعیف اساس
جان معنی است، سعی کن، بشناس
شعر برای ضعیف کشی
بس مرغ ضعیف پرشکسته
خرطوم هزار پیل خسته
شعر درمورد ضعیف کشی
بخشای برین اسیر هجران
بر جان ضعیف بی قرارش
شعر حافظ درباره ضعیف کشی
آن روز قوی و شاد بودم
و امروز ضعیف و سوکوارم
شعر در وصف ضعیف کشی
از من برمید غمگسارم
چون دید ضعیف و خنگ سارم
شعر سعدی درباره ضعیف کشی
گوسپندی که خوی خوگ گرفت
بر نیدیشد از ضعیف شبان
شعر در مورد ضعیف کشی
بنگر به ضعیف حال درویشان
بگزار سپاس آنکه بر گاهی
شعر درباره ضعیف کشی
خورشید شوی قوی به دانش
هرچند ضعیف چون سهائی
شعر ضعیف کشی
درویش و ضعیف شاخ بادام
کرده است کنار پر شیانی
شعر برای ضعیف کشی
ای آنک ما را می کشی، بس بی محابا می کشی
تو آفتابی ما چو نم، ما را به بالا می کشی
شعر درمورد ضعیف کشی
ز علم و طاعت جانت ضعیف و عریان است
به علم کوش و بپوش این ضعیف عریان را
شعر حافظ درباره ضعیف کشی
فریاد کاندر شهر ما خون می کند عیاره ای
شوخی کشی غارتگری مردم کشی خونخواره ای
شعر در وصف ضعیف کشی
تو هم جور بینی و بارش کشی
اگر یک سحر در کنارش کشی
شعر سعدی درباره ضعیف کشی
سنگ را در جذبه از دست فلاخن می کشی
جامه خاکستری از دوش گلخن می کشی
شعر در مورد ضعیف کشی
دلبری رسم وی و عاشق کشی قانون وی
عاشقی کیش من و حسرت کشی آیین من
شعر درباره ضعیف کشی
تیغی نمی کشی که فقیری نمی کشی
جایی نمی روی که اسیری نمی بری
شعر ضعیف کشی
گه بوصالم کشی گه ز فراقم کشی
گاه چنینی مرا گاه چنانی مرا
شعر برای ضعیف کشی
مست و خنجر کشی و بی پروا
شوخ و عاشق کشی و سنگین دل
شعر درمورد ضعیف کشی
سهم کشنده ناوکی می کشدم که در پیم
داده عنان رخش کین صید کشی کمان کشی
شعر حافظ درباره ضعیف کشی
گه جانب خوابش کشی گه سوی اسبابش کشی
گه جانب شهر بقا گه جانب دشت فنا
شعر در وصف ضعیف کشی
ما کی غلط کنیم به هر سو کشی بکش
هر سو کشی به عشرت بسیار می کشی
شعر سعدی درباره ضعیف کشی
نیزه کشی بردری تو کمر کوه را
چونک ز دریای غیب آیی و لشکر کشی
شعر در مورد ضعیف کشی
با صورت دین صورت زردشت کشی
چون خر نخوری نبات و بر پشت کشی
شعر درباره ضعیف کشی
گفتم که «مرا نفس ضعیف است و نژند است
منگر به درشتی ی تن وین گونه احمر
شعر ضعیف کشی
به راه دین نبی رفت ازان نمی یاریم
که راه با خطر و ما ضعیف و بی یاریم
شعر برای ضعیف کشی
این چرا بنده ی ضعیف و چاکر و ساسیستی
وان چرا شاه و قوی و مهتر و والاستی
شعر درمورد ضعیف کشی
تو ای ضعیف خرد ناصبی که از غم من
چو زرد بید به ایام مهرگان شده ای
شعر حافظ درباره ضعیف کشی
چون شرر در سنگ، بی برگی ترا دارد ضعیف
می شوی سرکش اگر یک مشت خس باشد ترا
شعر در وصف ضعیف کشی
گر چه نی زرد و ضعیف و لاغر و بی دست و پاست
چون عصای موسوی در خوردن غم اژدهاست
شعر سعدی درباره ضعیف کشی
بازوی همت ضعیف و تیغ جرأت شیشه دل
با سلاحی این چنین از خود بریدن مشکل است
شعر در مورد ضعیف کشی
دل ضعیف و مغز پوچ و خلق تنگ و فهم کند
اشتها کم، حرص افزون، معده نافرمان شده است
شعر درباره ضعیف کشی
راست بوده است این که ریزد درد بر عضو ضعیف
خون ناحق کشتگان بحر، مرجان را گرفت
شعر ضعیف کشی
چنان شده است ز سودا مرا دماغ ضعیف
که داغ بر سر بی مغزم، آسیا سنگ است
شعر برای ضعیف کشی
راست بوده است این که ریزد درد بر عضو ضعیف
پیچ و تاب زلف در موی میان افکنده بود
شعر درمورد ضعیف کشی
هر چه از جان کاستم افزود بر جسم ضعیف
هر چه کم گردید ازاخگر به خاکستر فزود
شعر حافظ درباره ضعیف کشی
سبک شد دوش خاک از سیاه جسم ضعیف من
همان دشمن مرا چون سایه در دنبال می گردد
شعر در وصف ضعیف کشی
صید من گر چه ضعیف است، ولی از دهشت
غنچه گردد چو رسد چنگل شهباز به من
شعر سعدی درباره ضعیف کشی
موی تو این مور را قوت پیلی دهد
مور ضعیف توام موی به من کن رها
شعر در مورد ضعیف کشی
در عاشقی نگر که رخش بوسه گاه او است
منگر بدانک زرد و ضعیف و مکرمش است
شعر درباره ضعیف کشی
نفس ضعیف معده را من نکنم حریف خود
زانک خدوک می شود خوان مرا از این مگس
شعر ضعیف کشی
چاره خشک و بی مدد نفخه ایزدی بود
کوست به فعل یک به یک نیست ضعیف و مستخف
شعر برای ضعیف کشی
ببین که بهره آن پادشا ز نعمت خویش
چو بهره تو ضعیف از طعام یک شکم است
شعر درمورد ضعیف کشی
کفر در بنیاد و ایمانی ضعیف
نفس غالب تن قوی جانی ضعیف
شعر حافظ درباره ضعیف کشی
جانم دهی ولی نکشی، ور کشی بگو
من بارها گزارده ام خونبهای او
شعر در وصف ضعیف کشی
خوشست آنکه خط بفنون کشی سر عقل غره بخون کشی
که مباد ننگ جنون کشی زتوهم حق و باطلش
شعر سعدی درباره ضعیف کشی
همه گر بناله علم کشی و گر اشک گردی و نم کشی
بترازوئی که ستم کشی نشود بغیر جزا سبک
شعر در مورد ضعیف کشی
یک لحظه داغم می کشی یک دم به باغم می کشی
پیش چراغم می کشی تا وا شود چشمان من
شعر درباره ضعیف کشی
شاها بکش قطار که شهوار می کشی
دامان ما گرفته به گلزار می کشی
شعر ضعیف کشی
ظلم تو ظلم همه عالم بود
شعر برای ضعیف کشی
که از ظلم او سینه ها چاک بود
شعر درمورد ضعیف کشی
در آن زمان که اقبال دولت تو بزاد
شعر حافظ درباره ضعیف کشی
حیف باشد بر چنان رو دیده ناپاک ، حیف
شعر در وصف ضعیف کشی
کار بر اهل ظلم گردد سخت
شعر سعدی درباره ضعیف کشی
عدل ها جمله غلامان چنین ظلم و ستم
شعر در مورد ضعیف کشی
دولتش در زمان تیغ و قلم
بازویش قهرمان ظلم و ستم
شعر درباره ضعیف کشی
ظلم مکن در جهان، امن و امان، برنخاست
شعر ضعیف کشی
وز ستم و ظلم آن طره کافر مپرس
شعر برای ضعیف کشی
کرده حبس ظلمت ظلم و ستم
شعر درمورد ضعیف کشی
که غیر ظلم و ستم نیست در زمانه تو
شعر حافظ درباره ضعیف کشی
کی دهی بی جرم جان را درد و غم
شعر در وصف ضعیف کشی
هر چند ظلم هست و ستم هست و داد نیست
شعر در مورد ضعیف کشی
- ۹۶/۰۹/۱۱